90/8/4
7:40 ص
مدتهاست که سازمانهای مختلف به منظور انجام امور فرهنگی و حتی اجرایی از روحانیون دعوت به کار نموده و آنان را در چارت سازمانی خود جا می دهند، شاید این مسئله به ظاهر مشکلی نداشته باشد اما در باطن موجب شده است تا مساجد از روحانیون فعال فقیر باشند.
اگر چه حوزه ها سعی دارند تا کمیت و کیفیت تربیت طلاب را افزایش دهند اما حتی با افزایش روحانیون نیز به خوبی از آنها استفاده نمی شود. تعداد زیادی از طلاب پس از طی مدارج علمی و معمم شدن متاسفانه در همان شهرهای مذهبی مانند قم و مشهد برای تحصیل و یا برای عبادت باقی می مانند و عملا به شهرهای خود بازنمی گردند و تعداد زیادی هم در همان حوزه های علمیه ی شهرهای خود مشغول خدمت به طلاب می شوند و تعداد دیگری نیز در ادارات نظامی و اجرایی و فرهنگی مشغول به کار می شوند و اینچنین بسیاری از مساجد از نعمت برخورداری از یک روحانی فعال و تمام وقت محرومند.
در بسیاری از مساجد نیز هم اکنون فقط یکی دو بار در روز نماز جماعت برگزار می شود و بسیاری از مساجد مثلاً برای نماز صبح و یا نماز ظهر و عصر فاقد روحانی هستند و همین بعضا موجب تعطیلی مساجد گردیده است و تازه همین حضور روحانیون در مساجد نیز متاسفانه در حد نماز باقی مانده وبه کارهای فرهنگی نمی رسد مگر یک بانی پیدا شود و هزینه های برگزاری یک مراسم را از پول چای و قند و حق الزحمه ی روحانی را تقبل کند!
کمتر حسینه ای را می توان مشاهده کرد که مانند حسینه ی سید الشهدای شیراز روحانی فعال و فداکاری مانند سید محمد انجوی نژاد داشته باشد و خودش را بدون کمترین چشمداشت وقف کار فرهنگی نماید، کمتر مسجدی را می توان یافت که مانند مسجد امیر از فیض شیخ حسین انصاریان مانندی منتفع باشد.
باور کنید بیشترین کار فرهنگی باید در مساجد اتفاق افتد، این مساجدند که نوجوانان و جوانان را می سازند و تربیت می کنند و گرنه ادارات و حوزه و سپاه و جهاد و... چه کسانی را می خواهند در سنین بزرگسالی تربیت کنند؟ این مساجدند که باید فعال باشند تا مردم ما در جوانی جذب دین شوند و گرنه جذب سپاهی و حوزوی که دیگر هنر نیست!! نمی گویم ارگانها به روحانی نیاز ندارند اما نباید مساجد از روحانیون خالی شوند و این مسئله البته دلایل ریشه ای دارد که نباید نادیده گرفته شوند و رأس آن دلایل هم این است که روحانیونی که کار فرهنگی را بلدند و برایش تلاش می کنند برای ارتزاقشان با مشکلات جدی مواجه اند.
چرا ارتزاق روحانیون این قدر محدود شده است به دو سه کار! یا کار برای ارگانها یا نماز خواندن و منبر رفتن برای نهادها و یا ارتزاق از محل وجوهات شرعیه ای که برای تحصیل طلاب در نظر گرفته می شود؟ چرا هنوز بزرگان حوزه انتقاد شهید مطهری در مورد ارتزاق روحانیون را برنمی تابند؟ چرا تعداد روحانیونی که ارتزاقشان از محل دین نیست این قدر کم است! با این که این روحانیون بین مردم عزیزترینند؟ مگر چه اشکالی دارد مثل قدیم ها، روحانی ما در کنار مسجد یک مغازه داشته باشد و وقت نماز در مسجد حضور بهم برساند؟ چرا روحانیون ما باید ناچار باشند که ارتزاقشان را از دولت و یا حوزه و یا کلاً دین تامین نمایند؟ اصلا همین شده است که مساجد ما وقت نماز بعضا تعطیلند و یا مثلا دو تا نیم ساعت در روز بازند! چه ایرادی دارد دولت یا حوزه یا نهادهای عمومی همین درآمدی را که قرار است از بیت المال یا وجوه شرعیه قرار است به روحانی بدهد تا در آن اداره حضور فیزیکی داشته باشد، در ازای حضور موثر و مفید در مسجد به او بدهند؟
متاسفانه مساجد ما بی متولی تر از خیلی نهادها بوده و با آن که از صدر اسلام مسجد کانون جماعت مسلمین و کارهای فرهنگی بوده اند و اهمیت آنها در قول و فعل پیامبر و ائمه ی ما عیان است، اهم کار در آن ها به چند رکعت نماز جماعت و مراسم لیالی قدر و شاید هم دهه های عاشورا و فاطمیه خلاصه شده اند.
جالب است همان طوری که بین دانشگاه و صنعت ما رابطه ی ضعیفی وجود دارد، رابطه ی بین حوزه ها و تبلیغ و تربیت نیز قوی نیست و این یعنی علی رغم این که در حوزه رشته های مترقی و به روز تخصصی مانند تبلیغ تدریس می شود اما این متخصصان اکثرا در رشته ی تخصصی شان به کارگیری نمی شوند و این یعنی اثر بخشی ضعیف و بهره وری پایین در حوزه ی تبلیغ و این حساسیت علما و حوزه و نهادهای فرهنگی را طلب می کند تا در این که محصولات حوزه ها به دست مصرف کنندگان اصلی که همان اذهان مسلمین است، می رسد یا نه! دقت و وسواس بیشتری به خرج دهند و موانع و مشکلات موجود را در جهت ارتقای جایگاه تبلیغی مساجد مرتفع سازند.
مطالب مرتبط:
مسجد، امن ترین سنگر در جنگ نرم
چگونه مساجد را محبوب کودکان کنیم
لزوم تجمیع تعهد، تخصص و بودجه در فرهنگ
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.